اردشیر بابکان


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 26 آذر 1394
بازدید : 96
نویسنده : Taha nik

اردشیر بر پایهٔ گزارش طبری، در پیرامون اصطخرِ پارس زاده شد؛ طبری می‎افزاید که اردشیر در هفت سالگی به نزد فرمانده دژ دارابگرد فرستاد شد؛ پس از مرگ فرمانده، اردشیر بر جای او نشست و ارگبد دژ دارابگرد شد. طبری در ادامه آورده‌است که سپس بابک، شاه محلی پارس که گوچهر نام داشت را سرنگون ساخت و پسرش شاپور را به‌جای وی گماشت. براساس گزارش طبری، شاپور و پدرش بابک به‌ناگاه مردند و اردشیر حاکم پارس شد. کشمکش میان اردشیر با شاهنشاهی اشکانی بالا گرفت و سرانجام در تاریخ ۲۸ آوریل (برابر با ۹ اردیبهشت) ۲۲۴ میلادی، اردشیر با لشکر اردوان پنجم در دشت هرمزدگان روبرو شد و طی این جنگ، اردوان شاهنشاه اشکانی کشته شد.

بر پایهٔ گزارش‌های سلطنتی، این بابک بود که گوچهر شاه محلی پارس را سرنگون ساخت و پسرش شاپور را بر جای وی نشاند؛ اردشیر از پذیرش گماشتن شاپور سرباز زد و برادر خویش و هر که در برابرش ایستاد را حذف کرد و سپس سکه‌ای منقوش به چهرهٔ خود بر روی سکه و پدرش بابک در پشت سکه ضرب کرد. محتمل است نقشِ تعیین‌کننده‌ای که از اردشیر در رهبری شورش علیه دولت مرکزی ترسیم شده‌است، محصول خوانش‌های متأخرتر تاریخی باشد. احتمالاً در آن گاه بابک بیشتر ایالت پارس را زیر حاکمیت خود متحد ساخته‌باشد.

اردشیر نقش بسزایی در گسترش ایدئولوژی شاهنشاهی داشته است. وی کوشید تا خویش را به مثابهٔ مزداپرستی مرتبط با خدا و دارندهٔ فَرّه ایزدی بنمایاند. ادعای مشروعیت پادشاهی وی به‌عنوان نورسته‌ای برحق از نسل شاهان اسطوره‌ای ایرانی و نیز تبلیغات منتسب به اردشیر علیه مشروعیت و نقش پارتیان در توالی تاریخ ایرانی، مؤید جایگاه ممتازی است که میراث هخامنشی در ذهن نخستین شاهنشاهان ساسانی می‌داشت. اگرچه دیدگاه رایج برآن است احتمالاً ساسانیان چندان دربارهٔ هخامنشیان و وضعیتشان نمی‌دانسته باشند. از دگر سوی، برخی از مورخین برآنند که نخستین شاهنشاهان ساسانی، با هخامنشیان آشنا می‌بودند و شاهنشاهان متأخر ایشان، به‌عمد به کیانیان روی آوردند. ایشان آگاهانه هخامنشیان را نادیده گرفتند تا بتوانند پیشینهٔ خود را به کیانیان برسانند؛ و از همین‌جا بود که تاریخنگاری مقدس را در پیش گرفتند.

اردشیر برای یادبود پیروزی‌هایش، اقدام به نقر سنگ‌نگاره در فیروزآباد (شهر گور یا اردشیرخوره)، نقش رجب و نقش رستم کرده‌است؛ در سنگ‌نگارهٔ وی در نقش رستم، اردشیر و اهورامزدا سوار بر اسب در برابر یکدیگرند و جسد اردوان و اهریمن زیر سم اسبان اردشیر و اهورامزدا تصویر شده‌است. از این نقش چنین برمی‌آید که اردشیر می‌پنداشته و یا می‌خواسته دیگران بپندارند که حاکمیت وی بر سرزمینی که در کتیبه‌ها «ایرانشهر» خوانده می‌شده، از سوی پروردگار مقرر شده‌است. واژهٔ ایران، پیش از این، در اوستا و به‌عنوان «نام سرزمین اسطوره‌ای آریاییان» به کار می‌رفت؛ در دوران اردشیر، عنوان «ایران» بر جغرافیای زیر حاکمیت ساسانیان اطلاق شد. اندیشهٔ «ایران»، هم برای جوامع زردشتی و هم نازردشتی سراسر شاهنشاهی پذیرفته شد و حافظهٔ جمعی ایرانیان در مراحل گوناگون و لایه‌های مختلف جامعهٔ ایرانی تا دوران مدرن امروز ادامه یافت و زنده ماند. آنچه روشن است این است که مفهوم «ایران»، پیشتر کاربردی مذهبی نیز داشته و سپس به پیدایش صورت سیاسی آن و در مفهوم مجموعه‌ای جغرافیایی از سرزمین‌ها انجامیده‌است.

منبع‌شناسی[ویرایش]

منابع اولیهٔ مربوط به عصر ساسانی را به دو دستهٔ «بازمانده‌های متنی» و «گزارش‌ها» می‌توان تقسیم کرد:

بازمانده‌های متنی[ویرایش]

بازمانده‌های متنی، کتیبه‌ها، چرم‌نبشته‌ها، پاپیروس‌ها و سفالینه‌های منقوش به چند زبان و خط را شامل می‌شود.[۴] از بازمانده‌های متنی مربوط به اردشیر بابکان، می‌توان به کتیبهٔ کوتاه وی در نقش رجب و نیز کتیبه‌های شاپور یکم بر کعبهٔ زرتشت اشاره کرد.[۵]

گزارش‌ها[ویرایش]

گزارش‌ها به متونی گفته می‌شود که به زبان‌ها و در دوره‌های گوناگونی نوشته شده‌اند.[۶] شایان ذکر است که اساس نوشته‌های همهٔ تاریخ‌نگاران مسلمان (تاریخ‌های عربی و فارسی)، خداینامههای رسمی دربار ساسانی بوده است که این خداینامهها نیز از رویدادهای مندرج در سالنامه‌های رسمی دربار ساسانی به عنوان منبع بهره برده‌اند. خداینامه در اواخر عصر ساسانی به زبان پارسی میانه تدوین شده بود. عنوان ترجمهٔ این کتاب به زبان عربی زیر نام سیر الملوک العجم و در فارسی شاهنامه بوده‌است. امروزه هیچ‌یک از ترجمه‌های مستقیم عربی خداینامه و نیز اصل متن پارسی میانهٔ خداینامه در دست نیست.[۷]

یونانی - رومی

دیون کاسیوس، یکی از منابع معروف تاریخ پارتیان است که گزارشی دربارهٔ برافتادن پارتیان و برآمدن اردشیر بابکان به‌دست داده‌است.[۸]
تاریخ هرودین نیز به‌تفصیل به چگونگی تغییر پادشاهی از پارتیان به ساسانیان پرداخته‌است.[۹]
آگاثیاس نیز اگرچه در دوران خسرو انوشیروان می‌زیست،[۱۰] اما به‌دلیل دسترسی به سالنامه‌های شاهنشاهی در بایگانی‌های تیسفون، تاریخ وی یکی از منابع اصلی‌است. اما وی نیز در گزارش داستان جوانی اردشیر، از روایات عامیانه بهره برده‌است.[۱۱]

ارمنی

تاریخ ارمنستان در عهد ساسانی، کاملاً با تاریخ شاهنشاهی ایران پیوسته‌است؛ از این روی در تاریخ‌های مورخین ارمنیِ آن عصر، نه‌تنها مطالب بسیاری مهمی راجع به سرگذشت شاهنشاهان ایران به‌دست می‌دهد، بلکه وضعیت ارتباط ایران و ارمنستان نیز از آن پیداست.[۱۲]
«تاریخ ارمنیان» نوشتهٔ آگاثانگلوس، یکی از منابع ارمنی مربوط به اوایل عصر ساسانی‌است.[۱۳]
موسی خورنی معروف به هرودوتِ ارمنستان مورخ نامی قرن پنجم میلادی داستانی، در باب اردشیر بابکان نقل کرده‌است که با داستان تقلیدی از زندگی کوروش بزرگ بی‌شباهت نیست.[۱۴]

سریانی

یکی دیگر از منابع تاریخ ساسانی، کتاب‌هایی‌است که مسیحیان به‌زبان سریانی نوشته‌اند.
رویدادنامهٔ آربلا متنی‌است که در نیمهٔ سدهٔ ششم میلادی نوشته شده و تاریخ مناطق مسیحی میان‌رودان از سدهٔ دوم تا حدود سال ۵۵۰ میلادی را در برمی‌دارد.[۱۵] این کتاب برای دورهٔ برافتادن پارتیان و برآمدن ساسانیان ارزش فراوان می‌دارد.[۱۶]
«تاریخ ادسا»، کتابی‌است که در حدود ۵۴۰ میلادی نوشته شده‌است، دربردارندهٔ رخدادهایی از سال ۱۳۲ قبل از میلاد تا ۵۴۰ میلادی است.[۱۷]
«رویدادنامهٔ کرخ بیت سلوق»، منبعی کوتاه اما مهم است که آگاهی‌های باارزشی دربارهٔ اوایل دوران ساسانی به‌دست می‌دهد.[۱۸]

پارسی میانه

کارنامه اردشیر بابکان، داستانی حماسی‌است پیرامون اردشیر بابکان و کیفیت رسیدن وی به پادشاهی ایران. این متن در حدود ۶۰۰ میلادی و در پایان عصر ساسانی به زبان پهلوی نوشته شده‌است.[۱۹][۲۰]

فارسی

شاهنامهٔ فردوسی، بزرگترین و مهمترین منبع برای گزارش‌های مربوط به تاریخ ملی ایران‌است، آگاهی‌های سودمند بسیاری دربارهٔ نهادها و تمدن ساسانی به‌دست می‌دهد.[۲۱]
تاریخ بلعمی، برگردان فارسی از تاریخ طبری‌است—، یکی از مهمترین آثار منثور فارسی دربارهٔ ساسانیان است. این اثر جدا از متن عربی نیز اثر ارزشمندی‌است زیرا معادل‌های فارسی اصطلاحات عربی در تاریخ طبری را به‌دست می‌دهد.[۲۲]
فارس‌نامهٔ (ابن‌بلخی)، یکی از منابع فارسی سودمند دربارهٔ تاریخ ساسانی‌است که آگاهی‌های ارزشمندی درباب وضعیت و مرتبهٔ فرمانروایان دست‌نشاندهٔ بزرگ و سِمَت آنان، که در عین حال رعیت پادشاه بودند، به‌دست می‌دهد.[۲۳]
تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار)، نیز یکی از منابع تاریخ ساسانی‌است. «نامهٔ تنسر» در این کتاب آمده‌است.[۲۴]
مجمل التواریخ و القصص، یکی از متنی‌است با ارزش محدود، زیرا کمتر گزارشی در آن می‌توان یافت که به‌تفصیل در دیگر منابع یافت نشود.[۲۵] عهد اردشیر نامه و یا خطبه‌ایست از اردشیر بابکان در آئین ملکداری‌است که ذکر نامش در مجمل التواریخ و القصص به‌میان آمده‌است.[۲۶]

عربی

تاریخ طبری نوشتهٔ محمد بن جریر طبری، مجموعه کتبی‌است به‌زبان عربی که منبع اصلی و ضروری درباب تاریخ ساسانی‌است.[۲۷]
مروج‌الذهبِ علی بن حسین مسعودی نیز یکی از منابع پیرامون تاریخ ساسانیان است.[۲۸]

ریشهٔ نام[ویرایش]

اردشیر (به پارسی باستان<br><a href=آپلود عکس

:: برچسب‌ها: اردشیر بابکان , اردشیر , ساسانیان , بابکان , ایران باستان , تاریخ , ardeshir i ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








وبسایتی آموزشی_سرگرمی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان old untold history و آدرس oldcastle.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 105
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 107
بازدید ماه : 114
بازدید کل : 2653
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آپلود عکس آپلود عکس آپلود عکس آپلود عکس

RSS

Powered By
loxblog.Com
آپلود عکس">